دانشگاه نوشت های من...

"خاطرات دانشجویی"

"خاطرات دانشجویی"

دانشگاه نوشت های من...
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۱۲ رمضان

مهمانی

جمعه, ۱۳ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۰ ب.ظ
سلام شاید باور نکنی اما خیلی خیلی خسته شدم .خسته که میگم منظور م خستگی جسمی نیست واقعا از لحاظ روحی خسته شدم دلم یه تغییر میخواد 
یادم میاد یه بزرگی گفته بود هروقت چیزی خواستیداز امام زمان بخواید منم الان با این خستگی درد دل میکنم من خیلی وقته فقط نفس میکشم علائم حیاتی خوبه مثل ساعت کار میکنه...من راه علاج میخوام من خسته میشم وقتی میبینم چطور به من وزندگیم لطمه زدن والان راحت دارن زندگی میکنن و به رخ من میکشن .من چیکار کنم با این درد بزرگ به خدا واگذار کرده بودم ولی عجب صبری خدا دارهمن کجای این دنیا نشستم چیکار دارم میکنم تا کی باید مثل حیوانا باشم اینا درده وخیلی هم بزرگه دلم از غصه این درد ها داره میترکه راه علاجی ندارم دیگه کار از دید حقارت هم گذشته غم ها زیادن شاید باور نکنی مثل یک کوه یک تنه ایستادم دلم یه موج میخواد موجی غبار خستگی رو از  پاک کنه میشه این درد رو خاتمه بدی یا زندگی منو؟؟!!البته من خودم رومیشناسم بعد از مرگ هم این درد درمان نداره خدایا منو حفظ کن سرم خیلی درد داره از اون درد هایی که فقط تو راه چاره اونی خواهش میکنم کمکم کن من با یه امیدی برات نوشتم میدونم از دلم خبر داری چ کنم که من دیوانه شدم خداااااا
۹۷/۰۷/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
r .b

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی